نوشته‌ها

روش هایی برای نه گفتن به افکار منفی

,
طراحی سایت | طراحی پورتال | هنر برتر

در دنیای امروز منفی‌اندیشی و منفی‌ نگری بسیار افزایش یافته است و این مسئله یکی از مشکلات بزرگ جامعه امروزی به حساب می‌آید، اما با تمام این منفی‌ نگری‌ها راه‌هایی وجود دارند که می‌توانند به شما نگرشی مثبت درباره زندگی بدهند و تا حد زیادی نگرش شما را نسبت به زندگی تغییر دهند.

از روش‌های اثبات شده برای دیدن نیمه‌ پر لیوان استفاده کنید. (برای یک اثر قدرتمند بر روی روح و روان خود از این تکنیک‌ها استفاده کنید)

هنگامی که شما به طور طبیعی شخصی هستید که نیمه خالی لیوان را می‌بینید، شنیدن شعارهایی مانند “مثبت بیندیش” می‌تواند باعث شود حس کنید که شبیه کسی هستید که گه گاهی به آرامی می‌دود و از او می‌خواهند تا فردا در یک ماراتن شرکت کند. قبل از اینکه بتوانید راهبردهای مثبت را بر روی خود پیاده کنید و از مزایای بهبود سلامت، روابطی بهتر و شادی بیشتر بهره‌مند شوید، شما باید شروع به کاهش اندیشه‌های منفی کنید.

ما برای شما بهترین نکات کاهش اندیشه‌های منفی را از روانشناسان، مشاوران و نویسنده‌ها جمع کرده‌ایم تا به شما در شناسایی مشکل نیمه خالی لیوان را دیدن کمک کرده و به شما کمک کرده تا شروع به از بین بردن آن‌ها کنید. یک نیمه پر لیوان در انتظار شما است.

۱. اهدافی معقول برای خود تعیین کنید

لاوینیا لومزانو، مربی بازاریابی اجرایی، می‌گوید “بسیاری از افرادی که جنبه‌های منفی هر چیزی را می‌بینند تمایل دارند که خود را سرزنش کنند، زیرا آن‌ها اهدافی بزرگ و ترسناک را برای خود تعیین می‌کنند که دستیابی به آن اهداف بسیار سخت است؛ بنابراین به جای گفتن “من قصد دارم امسال این کتاب را بنویسم” در یک کلاس نویسندگی ثبت‌نام کرده یا نوشتن سه صفحه را شروع کنید. لذت دستیابی به اهداف کوچک‌تر باعث می‌شود که شما برای رسیدن به هدف بعدی مشتاق‌تر شوید.

۲. مشکلات را به چالش‌ها تبدیل کنید

به گفته کریستی لینگ، نویسنده کتاب “روز خود را توانمند سازید: نکات کلیدی برای ایجاد خوشبختی، انرژی و موفقت توسط صبح‌های مثبت” می‌گوید ” سعی کنید از کلمات و عبارات منفی که شما اغلب از آن‌ها استفاده می‌کنید فهرستی تهیه کنید و آن‌ها را کلمات و عباراتی مثبت‌تر جایگزین کنید.” برای مثال اگر شما به طور منظم از مشکلات شکایت می‌کنید، سعی کنید تا به آن‌ها به عنوان چالش‌ها اشاره کنید؛ کارول پترسون، مشاور درمانگر روان‌شناختی دانشگاه ونکوور، واش می‌گوید “عبارت “من باید….” را از تفکرات خود نیز حذف کرده و آن را با عبارت “من می‌توانم انتخاب کنم که…..” جایگزین کنید؛ کلمه “باید” تعهد، ترس و خشم را با خود به همراه دارد، اما کلمه “انتخاب کردن” کنترل را به دستان شما می‌دهد، همانند عبارت “من می‌توانم انتخاب کنم که شستن لباس‌ها را در حال حاضر انجام دهم تا امشب آسوده باشم.” در حالی که ممکن است معانی ساده‌ای به نظر برسند، کلماتی که هرروز در اندیشه و گفتار خود استفاده می‌کنید یک اثر واقعی بر روی نگرش شما دارد.

۳. پاسخ‌های همیشگی و پیش فرض خود را از نوع بسازید

لینت لوییس، یک درمانگر نوروفیزیک می‌گوید ” افرادی که به طور طبیعی افکاری منفی دارند تمایل دارند که به ایده‌ها و تجربیات جدید پاسخ منفی بدهند، به طور جزئی، آن‌ها این کار را انجام می‌دهند تا زمان بخرند در حالی که در اصل می‌خواهند تصمیم بگیرند، اما در نهایت از انتخاب منفی (نه گفتن) حمایت می‌کنند و به آن می‌چسبند، حتی در زمان‌هایی که ممکن است این کار را نکنند نیز این تصمیم منفی جایگزین می‌شود.” او پیشنهاد می‌کند که به جای نه گفتن بگویید “من مطمئن نیستم، کمی به من فرصت بدهید.” سپس قبل از اینکه نه بگویید به دنبال دلیلی برای “بله” گفتن بگردید.

۴. دستاوردهایتان را برای خود به نمایش بگذارید

فرانک ادونیزو، دکترای فلسفه، معاون سرویس جهانی خدمات مشاوره بالینی برای شرکت خدمات کار و زندگی کارکنان در رالی نیویورک، ورک‌پلیس آپشنز، می‌گوید ” یادآوری فیزیکی مثبت بودن یک محیط می‌تواند مهم باشد.” حال سوال اینجا است که چه چیزهایی تاثیر گذار هستند؛ هر چیزی که شما را به یاد دستاوردهای گذشته (جوایز، نوشته‌های منتشر شده، کارت تجاری و غیره)، روابط رضایت‌بخش (عکس‌ها، آثار هنری کودکانتان و غیر) و یا افتخارات مثبت شخصی ( شاید یک هدیه یا نامه‌ای از یک مشتری قدردان یا رئیس که در آن به تعدادی از توانایی‌های شما اشاره دارد) بیندازد. سرزنش خود در زمانی که با اثبات توانایی‌ها و زندگی کامل خود روبرو می‌شوید بسیار سخت است.

۵. دستان خود را بالا ببرید

از لحاظ تاریخی، انسان‌ها و دیگر حیوانات از طریق موقعیت‌هایی بزرگ و گسترده، قدرت خود را ابراز کرده‌اند. به یک طاووس فکر کنید که بال خود را باز می‌کند یا یک مذاکره کننده که مستحکم می‌ایستد در حالی که رقیب او نشسته است. ناتوانی از طریق زبان بدن نیز منتقل می‌شود؛ کودکی را که ترسیده است را در نظر بگیرید که در گوشه‌ اتاقی نشسته است، یا یک فرد خجالتی با شانه‌هایی افتاده و چشمانی که به پایین خیره شده‌اند. صاف ایستادن و با دستانی باز راه رفتن شما را بزرگ‌تر و قوی‌تر نشان می‌دهند، اما آیا این کارها می‌توانند انتقال دهنده قدرت باشند؟

در سال ۲۰۱۲ محققان دانشگاه هاروارد از شرکت‌کنندگان مورد مطالعه خواستند تا یکی از دو حالت قدرت (یکی تکیه دادن بر روی صندلی در حالی که دستشان پشت سرشان و پاهایشان بر روی میز است) و حالت کم قدرت بودن ( حالت ایستاده با دستانی بسته بر روی سینه و یک پا جلوی پای دیگر) هرکدام را برای یک دقیقه به خود بگیرند. ضربان قلب و آزمایش خون قبل و بعد از این حالات نشان داد که کسانی حالت قدرت را به خود گرفتند سطح هورمون تستوسترون بدن‌ آن‌ها افزایش یافته ( یک هورمون مربوط به احساسات و بیان با اعتماد به نفس و سلطه‌گرانه) و سطح هورمون کورتیزول (یک هورمون استرس) بدن آن‌ها کاهش یافته است. در مصاحبه‌ها، آن‌ها نشان دادند که حس می‌کنند قدرت بیشتری داشته و آماده ریسک کردن هستند، اما کسانی که حالت کم قدرت بودن را به خود گرفتند نتایجی مخالف این نتایج را داشتند.

بنابرایناگر بعدها شما به افزایش اعتماد به نفس نیاز داشتید، یک حالت قدرتمند را به خود بگیرید. دانا سانتاس، مربی “فیلادلفیا فیلیز”، “پیتسبورگ پایرتز” و “تامپا بی لایتنینگ” به ورزشکاران حالت کوهستان با دست‌ها رو به بالا را هنگامی که آن‌ها اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند آموزش می‌دهد. این حالت بسیار آسان است، کمی پاهای خود را از هم فاصله داده و بایستید نفس کشیده و دستان خود را تا عرض شانه‌هایتان بالا ببرید، چشمان خود را ببندید و ۱۰ نفس عمیق کشیده و در بازدم آخر کف دستان خود را جلو آورده و به هم برسانید و یک لبخند کوچک بزنید، دو یا سه نفس عمیق دیگر کشیده و هوا را با دماغ خارج کنید.

۶. یک متفکر انتقادی باشید نه یک شخص انتقادی

ایلین تیلور کلوس، مربی زندگی می‌گوید “من یک ارباب رجوع دارم که همیشه درگیر دیدن بخش منفی همه چیز است، ما متوجه شدیم که مغز به صورت یک متفکر انتقادی تنظیم شده و به هر چیزی با رویکردی اعتقادی روبرو می‌شود و این می‌تواند یک نکته مثبت باشد؛ او تنها باید به خودش یادآوری می‌کرد که یک فرصت برای بهبود یک انتقاد نیست. هر چیزی می‌تواند بر خلاف تصورات او باشد، اما لزوما اشتباه نباشد. تیلور کلوس می‌گوید ” اگر شما یک متفکر انتقادی و تحلیلی هستید، تشخیص دهید که به احتمال زیاد در ابتدا تفکری انتقادی دارید، اما افکار خود را بر روی سوالاتی مانند چه چیز دیگر درباره این وضعیت یا مشکل یا فرد صادق است؟ را بپرسید.

۷. صبح‌ها از دنده چپ بلند نشوید

هنگامی که صبح از خواب بیدار می‌شوید شروع فکر کردن به تمام کارهایی که آن روز باید انجام دهید یا شکایت درباره اینکه کودکانتان دیشب نگذاشتند بخوابید بسیار آسان است. به جای اینکه به ذهنتان اجازه دهید تا به افکار منفی فکر کند، شاون اندرسون، نویسنده کتاب “آمریکا چند مایل بیشتر: داستان‌هایی درباره الهام گرفتن، امکان و هدف”، پیشنهاد می‌کند که صبح‌ها سه سوال را از خود بپرسید ۱. من دقیقا برای انجام چه کاری اشتیاق دارم؟ ۲. چه کسی را می‌توانم تشویق کرده یا به چه کسی می‌توانم خدمتی کنم؟ (تمرکز را از روی خود بردارید) ۳. برای چه چیزی قدردان هستم؟ فکر کردن در مورد همه‌ی آنچه شما دارید و از آن هیجان زده می‌شوید، می‌تواند چشم‌انداز و نگرش شما را برای تمام روز تغییر دهد.

۸. اخبار بد را دریافت نکنید

کولن الدریج یک مربی زندگی در لکسینگتون پیشنهاد می‌کند که “ما به شما پیشنهاد نمی‌کنیم که در غار زندگی کرده یا تظاهر کنید که نزاع و غم وجود ندارد، اما تا زمانی که بتوانید (از طریق این نکات و راهکارهای دیگری که پیدا می‌کنید) نسبت به افکار منفی که اخبار شبانه می‌توانند ایجاد کنند، ایمنی پیدا کنید، کمی از آن‌ها دوری کنید، اگر فیس‌بوک عامل ناراحتی شما است (برای مثال چرا دیگران آن‌قدر شاد هستند؟ چرا همه مقالاتی را به اشتراک می‌گذارند که من با آن‌ها مخالف هستم؟)، حساب فیس‌بوک خود رها کنید. در برابر تمایل به خواندن اخبار ناراحت کننده مانند تصادفات و آدم‌ربایی‌ها  مقاومت کنید.

۹. بدبینی‌های خود را به دور بیندازید

چیزهای منفی بسیاری در جهان وجود دارند، الیزابت لومباردو، دکترای فلسفه، نویسنده کتاب یک شمای شاد : نسخه نهایی برای شاد بودن و خوشبختی می‌گوید “برخی از افرادی که نیمه خالی لیوان را می‌بینند به دلیل ترس از داشتن خیالی باطل و ندیدن اتفاقات منفی واقعی نسبت به تمرکز بر افکار مثبت تردید دارند، اما همه ما یک ذهن آگاه تحریف کننده داریم که می‌تواند درک ما از واقعیت را تغییر داده و باعث شود که اتفاقات منفی بزرگ‌تر به نظر برسند.

چند تحریف شایع عبارت‌اند از خواندن ذهن، که زمانی است که شما فکر می‌کنید می‌دانید که دیگران به چه فکر می‌کنند ( برای مثال کسی شما را به نهار دعوت می‌کند و شما فرض می‌کنید که او چون برای شما ناراحت است این کار را کرده است.)، پیش‌بینی آینده، زمانی که شما اتفاقات منفی آینده را پیش‌بینی می‌کنید و واکنشی از خود نشان می‌دهید طوری که پیش‌بینی شما به نظر قریب‌الوقوع است (شما فرض می‌کنید که جلسه شرکت پیشروی شما به این معنی است که قرار است اخراج شوید شروع به بددهنی نسبت به رئیستان کرده و کارتان را نادیده می‌گیرید)، یا تفکر دو جانبه که در آن تمامی اعمال همه چیز یا هیچ چیز است ( که در این‌گونه تفکر برای مثال همه فکر می‌کنند که من بازنده‌ام و یا هیچ‌کس مورد اعتماد نیست).  تحریفات و بدبینی‌های ذهنی خود را تشخیص داده و ببینید که آیا می‌توانید شرایط را با چشم‌انداز دیگری ببینید یا نه.

یازده مهارتی که شما را فوق العاده موفق خواهد کرد

,
طراحی سایت | هنر برتر | طراحی پورتال

برخی افراد می‌گویند شانس عامل اصلی دست یابی به موفقیت است. برخی دیگر نیز تلاش و پشتکار را عامل اصلی موفقیت تلقی می‌کنند؛ اما واقعیت این است که موفقیت از کنار هم قرار دادن شانس، پشتکار و چند عامل دیگر به دست می‌آید. با ما همراه باشید تا مهارت‌هایی که برای موفقیت نیاز است را بیان کنیم.

موفقیت یک موضوع درونی است و تعریف‌های متفاوتی از آن وجود دارد که ممکن است سبب گمراهی‌تان شود. برخی‌ها موفقیت را در کسب درآمد میلیونی می‌دانند؛ اما برخی دیگر زندگی مرفه، مسافرت‌های خارج از کشور و یک شغل پاره وقت با درآمد بالا را موفقیت می‌دانند. بعضی از افراد نیز موفقیت را در راه اندازی کسب و کار مستقل تلقی می‌کنند، برخی‌ها می‌خواهند درآمد بالایی داشته باشند در حالی که بیشتر وقت خود را صرف لذت‌ها و علاقه‌مندی‌هایشان می‌کنند؛ پس هیچ تعریف دقیق و مشخصی از موفقیت وجود ندارد.

هر برداشتی که از موفقیت داشته باشید، ۱۱ مهارت نیاز است تا به آن دست یابید:

باید بتوانید از تکرار افکار منفی در ذهنتان جلوگیری کنید

به تازگی پژوهشی در مجله‌ی “نیویورکر” (The New Yorker) انجام شده که نشان می‌دهد، وقتی خاطرات گذشته را در ذهن خود مرور می‌کنیم، تمام گذشته را همان طور که رخ داده، به یاد نمی‌آوریم. حقیقت این است که ذهنمان تمام خاطرات گذشته را همانند فیلم مستند نگه نمی‌دارد. هر وقتی که احساسمان نسبت به خاطرات تغییر می‌کند، نوع یادآوری ما نیز متفاوت خواهد بود.

وقتی تمام ذهنتان درگیر فکرهای منفی شود و اجازه دهید این افکار در شما رشد یابد، به‌مرور زمان احساساتتان نیز تغییر خواهد کرد. زمانی که فکر می‌کنید عملکرد خوبی در زندگی ندارید یا از استعدادهای لازم بی‌بهره‌اید، با فکر کردن مداوم به این موارد واقعاً به این باور می‌رسید.

اصلی‌ترین عامل در یادآوری اشتباهات و خاطرات گذشته این است که آن‌ها را تجربیاتی برای پیشرفت در زندگی آینده می‌دانیم. اگر در به یادآوردن خاطرات گذشته منطقی باشیم و از تکرار آن‌ها جلوگیری کنیم، بدترین خاطرات نیز سبب رشد و پیشرفتمان خواهند شد.

فضایی مثبت برای خود به وجود آورید

دست یابی به موفقیت وابسته به محیطی است که در آن زندگی می‌کنیم. ما بیشتر ساعات روز را در محل کار هستیم، پس محیط کار تأثیر زیادی در زندگی ما دارد. محیط کاری مثبت سبب می‌شود تا اشتیاق بیشتری برای کار و تلاش، به منظور بهبود عملکردمان داشته باشیم. این در حالی است که محیط نامناسب تمام علاقه‌ی ما برای تلاش بیشتر را از بین می‌برد و در نهایت نمی‌توانیم عملکرد خوبی از خود نشان دهیم.

لازم است بدانید محیط خانه تأثیر بیشتری در موفقیت ما دارد. وقتی با خستگی به خانه می‌روید، باید فضایی باشد تا بتوانیدانرژی دوباره‌ای به دست آورید. باید بتوانید فضای مناسب‌تری در محیط خانه خود ایجاد کنید. پیشنهاد می‌شود به دنبال فنگ شویی، تمیز کردن و چیدن دوباره دکوراسیون منزل بروید تا احساس آرامش و شادی بیشتری به وجود آورید.

چه انگیزه‌ای برای رسیدن به موفقیت دارید

“سیمون سینک” (Simon Sinek)، نویسنده‌ی مشهور بریتانیایی، در کتاب “با چرا شروع کنید” می‌گوید، باید چراهای خوبی از خود بپرسید. باید دقیقا بدانید چرا به دنبال موفقیت هستید. باید بدانید چرا می‌خواهید در مدت زمان مشخصی کاری را به انجام برسانید تا موفق شوید. شاید در ابتدا پاسخ‌های خوبی برای این سؤالات نداشته باشید، اما قطعاً جواب‌های مناسبی پیدا خواهید کرد. اگر پاسخ شما برای دلیل دست یابی به موفقیت، “پول دار شدن ” یا “معروف شدن” است؛ این جواب‌ها انگیزهی زیادی در شما ایجاد نمی‌کند و حتی اگر باعث حرکتتان شود خیلی زود از بین می‌رود.

برای تلاش به منظور دست یابی به موفقیت، باید انگیزه واقعی داشته باشید. همین انگیزه و الهام واقعی است که سبب می‌شود تلاش مداوم و بی‌وقفه‌ای داشته باشید و حتی وقتی با شکست مواجه می‌شوید، باز از جا بلند شوید و حرکت کنید. “سیمون سینک” معتقد است، “خیلی از مردم طالب آنچه انجام می‌دهید نیستند، بلکه آن‌ها می‌خواهند دلیل انجام کار شما را بدانند.”

برای پیدا کردن دلیل اصلی جستجوی موفقیت، نیاز به زمان دارید. البته می‌توانید با کمی تلاش و کنجکاوی، این پاسخ را از درون خود پیدا کنید.

احساسات و منطقتان را در تصمیم گیری‌ها دخیل کنید

در بیشتر مواقع دلیل خیلی از مشکلاتی که برایمان به وجود آمده را می‌دانیم و نیاز نیست با عقل و منطق خود به دنبال پاسخ باشیم. در واقع با الهام از احساساتمان می‌توانیم خیلی از موقعیت‌ها را تشخیص دهیم؛ اما این بدان معنا نیست که تصمیم گیری‌هایمان تنها بر پایه احساسات باشد، بلکه باید احساسات را در فرآیند تصمیم گیری‌های خود دخیل کنیم.

منطق ذهنی بخشی از توانایی مغز است که در برخورد با حوادثی که قبلاً رخ داده‌اند، پاسخ‌های خوبی می‌دهد، پس با منطق ذهنی که از غرایز انسان است، می‌توان تصمیم‌های مناسب‌تری گرفت.

توصیه می‌شود به احساسات خود اعتماد کنید و آن‌ها را در کنار عقل و منطق خود قرار دهید تا تصمیمات بهتری داشته باشید.

موفقیت خود را تجسم کنید

با تجسم کردن اتفاقات مثبت می‌توانید در تمام جنبه‌های زندگی خود به موفقیت برسید. کسانی که در شغل خود تخصص بالایی دارند، با بهره‌مندی از تجسم خلاقانه و مثبت، بالاترین میزان استعداد را از خود بروز می‌دهند. وقتی تصویر واضحی از انجام کاری در ذهن خود داشته باشید، آن کار بسیار راحت‌تر انجام خواهد شد.

پس تصور انجام کارهایی که به آن‌ها علاقه دارید و تجسم شیوه دلخواه زندگی‌تان سبب می‌شود تا گام بلندی در راستای موفقیت بردارید. البته نباید دست از تلاش کردن بردارید و تمام وقت خود را صرف رؤیاپردازی کنید. تصور و تجسم درست بدین معناست که برای رسیدن به آن تلاش کنید اما تصور موفقیت را هم در ذهن خود داشته باشید.

کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید

می‌توانید ساعت‌ها درباره موفقیت حرف بزنید، اما آنچه که مهم است تلاش مستمر برای رسیدن به موفقیت است. شما باید خود را باور داشته باشید، به علاوه پیگیری مهارت‌ها به طور مدام برای دست یابی به موفقیت موردنیاز است.

باید اهداف خود را شناسایی کنید و برپایه ارزش‌هایتان برای دست یابی به آن‌ها تلاش کنید. عدم ارتباط میان حرف و عمل سبب می‌شود تا توانایی‌هایتان از بین برود و نتوانید استفاده درستی از آن‌ها کنید.

اگر می‌خواهید درباره کاری که می‌خواهید انجام دهید حرف بزنید، اهدافتان را پیگیری کنید و به آن‌ها باور داشته باشید، اما بهترین کار برای حفظ باورهایتان این است که برای دست یابی به آن‌ها دست به تلاش بزنید و حرف زدنتان همگام با عمل کردن باشد.

ارتباط مؤثری با دیگران برقرار کنید

روابط عمومی مهارتی است که باید برای پیشرفت در آن تمرینات زیادی انجام داد. برای تقویت مهارت روابط عمومی باید خودتان را به خوبی درک کنید و بشناسید. پس بیشتر از این که بتوانید روی دیگران تأثیر بگذارید و آن‌ها را به کنترل خود در آورید، باید قادر به کنترل خود باشید. مهارت روابط عمومی و اجتماعی اصلی‌ترین تفاوت میان کسانی است که به در جستجوی موفقیت هستند.

آیا وقتی در زندگی دچار مشکل می‌شوید و احساس نا امیدی به سراغتان می‌آید، می‌توانید بر احساسات منفی غلبه کنید؟ اگر این توانایی را دارید پس می‌توانید در مقابل دیگران هم این احساس را به وجود آورید.

روابط عمومی بالا تنها مهارت نیست، بلکه یک هنر است و نیاز به تمرین‌های مداوم دارد. درک و تحلیل درست از رفتار دیگران و حرف زدن به اندازه از نشانه‌های روابط عمومی بالاست.

به اهداف خود پایبند باشید

وقتی به اهداف خود تعهد داشته باشید، آن‌ها را دنبال خواهید کرد. وقتی برای انجام یک کار متعهد باشید، آن را به طور بهتری به انجام می‌رسانید. پس برای موفقیت باید دنبال اهداف و باورهایتان باشید و برای عملی کردن آن وقت و انرژی بگذارید. وقتی برای دست یابی به اهداف و رویاهای خود تعهد نداشته باشید، خیلی زود فرد دیگری به آن متعهد می‌شود و خیلی برایتان سخت خواهد بود وقتی ببینید فرد دیگری به رویای شما دست یافته است.

تعهد مهارتی اساسی برای دست یابی به موفقیت است و شاید سال‌ها زمان نیاز باشد تا یاد بگیرید چگونه به انجام کاری متعهد شوید. وقتی در انجام کارهای خود تعهد نداشته باشید، مرتب از کاری به سراغ کار دیگر می‌روید و ثبات نخواهید داشت. پس وقتی برای رسیدن به یک هدف متعهد باشید، در دست یابی به دیگر اهداف زندگی‌تان نیز دچار مشکل نخواهید شد.

به مرور پیشرفت کنید

با پیشرفت مستمر در مهارت‌های مختلف می‌توانید به موفقیت برسید. باید در طول زمان مهارت‌های خود را رشد دهید و در جهت بهبود آن‌ها تلاش کنید. وقتی برای بهتر شدن تلاشی نداشته باشید، راکد می‌مانید و دیگر در مسیر موفقیت نخواهید ماند.

یادگیری مهارت‌های جدید و تقویت مهارت‌های قبلی هنری است که نیاز به تلاش و تمرین مداوم دارد. پس همیشه به دنبال انجام کارهای جدید باشید و راه‌های جدیدی را امتحان کنید و به دنبال پیشرفت مستمر آن‌ها باشید.

همواره سؤالات عمیق بپرسید

با سؤال کردن، چیزهای بیشتری یاد می‌گیرید. پس هر چقدر سؤالات عمیق‌تر بپرسید، جواب‌های بهتری دریافت خواهید کرد. با راهنمایی و سؤال پرسیدن از دیگران به موفقیت می‌رسیم؛ افرادی که تجربه و سن بیشتری نسبت به ما دارند و چیزی که اکنون ما به دنبالش هستیم را قبلاً به دست آورده‌اند. البته پرسش‌های مختلف سبب شکل گیری ذهن شما می‌شود و امکانات جدیدی را کشف خواهید کرد.

هر چه سؤالاتتان عمیق‌تر باشد، آگاه‌تر و عاقل‌تر خواهید بود. بدین ترتیب یاد می‌گیرید خودتان را بهتر درک کنید و به آرامش و شادی بیشتری برسید.

در پایان روز درباره عملکردتان فکر کنید

شما می‌توانید بدون توجه به عملکرد خود، بی هدف در زندگی جلو بروید. اگر می‌خواهید به موفقیت برسید، باید در پایان روز زمانی را به تفکر درباره کارهای خود اختصاص دهید. پس پنج دقیقه در پایان هر روز وقت بگذارید و تمام اتفاقات مثبت و منفی را ارزیابی کنید یا بتوانید نقاط مثبت را تقویت کرده و اشتباهات خود را اصلاح کنید. با ارزیابی عملکرد خود در طول یک روز، یک هفته، یک ماه و یک سال، به پیشرفت زیادی دست خواهید یافت.

وقتی عملکرد ماهانه و سالانه خود را ببینید، خواهید توانست اشتباهات گذشته را تکرار نکرده و با هوشیاری بیشتری به سوی آینده قدم بردارید.

پس این مهارت‌های یازده گانه را در خود بوجود آورید تا بتوانید به خواسته‌ها و آرزوهای خود برسید.